کنج خلوت ذهنم

باشد که بماند...

کنج خلوت ذهنم

باشد که بماند...

سلام.فاطمه هستم(آخوندی) (:
ادعایی در نوشتن ندارم.فقط اومدم بلکه شاید در این وبلاگ کوچیک،"من"رو بهتر پیدا کنم...(:

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

من کی ام؟اینجا کجاست؟

جمعه, ۱۳ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۲۵ ب.ظ | فاطمه آخوندی | ۲ نظر

والا داشتم زندگی خودم رو میکردم.میخوردم.میخوابیدم.درسم رو میخوندم.تفریحم رو میکردم،

ویژگی های خوب و بد خودم رو داشتم.گاهی هم فکر میکردم...

تا اینکه یهو دیدم عه!،یه چیزایی دارن میگن در مورد رشد و مسیر و حرکت و فلان و بهمان.

منی که شاید ندونسته مثل بقیه تلاش هایی میکردم توی این راه ولی اختصاصی به این لغات فکر نکرده بودم،یه دفعه افتادم تو نقطه ی آغاز این مسیری که میگن،یا راستشو بخوام بگم بیشتر جوگیر شدم.

دیدم حرف از کتابِ،گفتم من باید مثل بقیه بیشتر کتاب بخونم.

دیدم حرف از نویسندگیِ،تو فلان کانال عضو شدم.گفتم باید مثل اینا بنویسم.

دیدم حرف از اینستا و پیج و تاثیره،گفتم من باید مثل فلانی تاثیرگذار باشم.

حتی دیدم حرف از فکر کردنِ،گفتم باید فکر کنم!!!

دیدم...

خیلی چیزها رو دیدم ولی فقط وایستاده بودم و میدیدم و بهتر بگم درجا میزدم.

ولی به خیال خودم داشتم حرکت میکردم.

منکه قبلا خیلی از این چیزا رو انجام میدادم دیگه انگار نمیتونستم انجامشون بدم، قفل شده بودم.

تا اینکه یه دفعه بین این شلوغیا،تازه یادم اومد که"من" درون چیزهایی که دیدم نیست.نمیدونستم دقیقا دنبال چی هستم.به خودم اومدم،دیگه وقتش بود"من" رو ببینم.دیگه وقتش بود خودم رو پیدا کنم.

ببینم من کی ام؟کی قراره بشم؟چی میخوام از زندگی؟وقتی فرصتم تموم شد آیا میتونم بگم من زندگی کردم؟وقتی به خودم نگاه کردم چی میبینم؟

دیدم نمیخوام با سرعت،سوار بر قطار یا خودرو مسیر زندگیم رو طی کنم.

دیدم دلم میخواد بِدَوَم یا با دوچرخه رکاب بزنم!

دوست داشتم مسیر زندگی رو درک کنم،شاید کندتر طی کنم مسیر رو ولی بیشتر میبینم،بیشتر میفهمم،

خسته میشم،زمین میخورم،شکست میخورم،یه وقتایی ناامید میشم،باز امیدم رو برمیگردونم،

گاهی غم آلود فقط به مسیر چشم میدوزم و رکاب میزنم،گاهی سرمو رو به آسمون میگیرم وسرخوشانه میخندم.جرعت پیدا میکنم و تن میدم به این اتفاقات.و پای انتخابم میمونم.

آره تا من همه ی اینا رو "تجربه" کنم یه عده سوار بر قطارهای تندرو،جلوتر از من هستن و حتی وقتی از کنارم رد میشن گاهی از پشت شیشه برام دست تکون میدن و حتی گاهی به حماقتم میخندن.

ولی من خودم میدونم که دارم زندگی رو میفهمم،میدونم دارم تجربه میکنم،میدونم دارم قوی میشم و لحظه به لحظه بیشتر رشد میکنم.

وقتی رسیدم به آخر مسیر نه خسته از خواب،بلکه خسته از تلاش و با شادی دوچندان نسبت به قطار سواران،مقصد رو با تمام وجود درک میکنم در حالی که نفس های عمیقی از هوای زندگی رو داخل ریه هام میبرم.

خلاصه بالاخره باید قدمی بردارم تو این مسیر و از ایستادن دست بردارم.تصمیم گرفتم شجاعت به خرج بدم و اولین قدمم اینجا باشه.

من اینجا،مینویسم از خودم و حرفای"کنج خلوت ذهنم".

من اینجا در جست و جوی "من"هستم...

پ.ن:راهنمای همیشگی من.جانانم،معبودم بارها عاجزانه ذهن سردرگمم رو آوردم به درگاهت و بهم نشونه هایی نشون دادی که حرکت کنم خودت گفتی تو حرکت کن راه برات مشخص میشه خب منم دارم حرکت میکنم ولی میدونم هیچ راهِ بدون تو،راه نیست.پس همراهم باش...

پ.ن:سردار عزیز آغاز من شروع شد با شهادت شما.شما که تو این بی راهه ها راهت و خودت رو گم نکردی،به ما هم کمک کن قدم در راه درستی برداریم.

  • فاطمه آخوندی

نظرات  (۲)

  • فاطمه فتاحی
  • فاطمه جان سلام!

    خواستم بگم زمانیکه تصمیمت رو مبنی بر اینکه میخوای وبلاگ راه بندازی رو شنیدم، از ته دل ذوق کردم برات و خوش‌حال شدم از اینکه بالاخره غلبه کردی به کمالگراییت و تونستی عملی کنی تصمیمت رو.

    میدونم که کارای خفنی میتونی انجام بدی و با راه انداختن این وبلاگ به جاهای خوبی میتونی برسی. چون من ایمان دارم به قلب و ذهنِ پاک‌ت و اینو هم میدونم که ایده‌های جالب و کارآمدت میتونه بعدها کمک‌کننده باشه برای مخاطبین این وبلاگ.

    پس پرقدرت و باانرژی، از تصمیم‌ها و ایده‌های خوبت برامون بنویس تا ما هم بتونیم در کنار تو و همراهِ با تو طی کنیم مسیرِ زندگی‌مون و رشدمون رو :)

    دوست‌دارِ همیشگیت: من^^

    با آرزوی رستگاری و حالِ خوب برات :)

    22:22 :)))

  • فاطمه آخوندی
  • سلام خوده من(:

    میدونم خوشحال میشی(:

    آره کمالگرایی نداشتن تجربه ی عاالی هست و یاد گرفتم که به جای اون میل به تعالی داشته باشم.اینطوری میتونی کارهای زیادی انجام بدی.منم تصمیم گرفتم "انجامش"بدم فقط و عالی هم نبود نبود خوبم ننوشتم ننوشتم و الان دارم لذتش رو میبرم(:

    میدونم تو هم میخوای و خیلی بهتر از من از پسش برمیای چون زودتر از من شروع کردی به حرکت و پربارتر هستی و منتظرم به زودی ببینم کارت رو(:

    میدونی که وجودت برام چقدررر ارزش منده پس باش کنارم(:

    و اینکه خیلی خوبی دیگه(:

    دوست دارم(:

    حال خوب تو روی من تاثیر میذاره پس تو هم خوب باش(:

    ♡♡(:

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی